به مناسبت سالروز تولدش (14 مارس 1879)
کیهانشناس ایرلندی Cormac O’Raifeartaigh اخیرا (اوائل سال گذشته میلادی) با بررسی اسناد بجا مانده از آلبرت اینشتین متوجه مقاله منتشر نشده ای از وی شد!
دست نوشته اینشتین که احتمالا در سال 1931 نوشته شده است مدلی را پیشنهاد می کند که در آن علیرغم انبساط عالم، ویژگی steady state بودن نقض نمی شود. در واقع خلق مستمر ماده باعث پر شدن فضای خالی ناشی از انبساط می شود و به این ترتیب توازن برقرار می ماند.
هر چند این کشف به لحاظ تاریخی توجه بسیاری را به خود جلب کرده است ولی در وضعیت فعلی کیهانشناسی و از نظر علمی مدلی بسیار ساده ( و البته پر اشتباه!) بیش نیست. از قرار معلوم اینشتین سالها تلاش می کرد عالم در حالت steady state را با معادلات خود توجیه کند و تلاش وی هر بار با شکست روبرو می شد.
در دهه 1960 و با پیدا شدن مفهوم big bang مشخص شد دید دیگری از جهان هست که مقبول تر از جهان های steady state است.
گزارشی از کار اینشتین و بررسی نسبتا جامعی از آن در "arXiv:1402.0132v3" ارائه شده است.
وقتی تو نزدیک منی و صدای تو را مـیشنوم،
با صدایی که به پرهیزگاری ساکنان ستارگان پاک میماند،
"... فرض کنید خدایان شطرنج بازی می کنند و شما قوانین بازی را نمی دانید ولی می توانید گاه به گاه به گوشه ای از صفحه بازی نگاهی بیندازید.
تلاش می کنید با این مشاهدات قوانین بازی و نحوه حرکت مهره ها را دریابید. مثلا کشف می کنید که یک فیل تنها، همواره در خانه هایی با رنگ یکسان باقی می ماند. بعدا شاید کشف کنید که فیل قطری حرکت می کند . این کار، مشاهده قبلی شما مبنی بر یکسان بودن رنگ خانه های اشغال شده توسط فیل را تایید می کند. مشابها ما (فیزیکدانها) نیز قوانین را کشف می کنیم و به مرور زمان درک عمیق تری از آنها بدست می آوریم.
سپس اتفاقی می افتد. تمامی قوانین را متوجه شده اید و همه چیز به نظر خوب است ولی ناگهان در گوشه ای با پدیده غریبی مواجه می شوید: قلعه رفتن! انتظار چنین چیزی را نداشتید! بنا براین جستجو بار دیگر آغاز می شود.
ما نیز در فیزیک نظری آنچه را که سرانجامش را نمی فهمیم، بررسی می کنیم. و البته، همیشه تمام نتایج را بررسی نمی کینم. جالب ترین پدیده ها آنهایی هستند که مطابق انتظار پیش نمی روند.
گاهی اوقات در فیزیک انقلاب می شود! مثلا پس از مدتها مشاهده حرکت فیل ناگهان به نظر می رسد که این مهره رنگ عوض کرده است! مدتها بعد معلوم متوجه می شوید که فیل قبلی گرفته شده و یک پیاده با رسیدن به عرض آخر به فیل تبدیل شده است. منتهی در خانه ای با رنگ متفاوت! این گونه اتفاقات روی می دهند ولی شما پیشاپیش اطلاعای از آنها ندارید! فیزیک نیز همین گونه است: قوانین بسیار مثبت و کارآمدند ولی ناگهان "حقه ای" رو می شود و معلوم می شود قوانین اشتباه هستند. حال باید فهمید که چرا "فیل رنگ عوض می کند".... بعدها با جستجوی بیشتر به تدریج قوانین جدید با عمق بیشتر پیدا می شوند.
برخلاف شطرنج که هر چه پیش می روید قوانین پیچیده تر می شوند، فیزیک با کشفیات جدید ساده تر می شود. در ظاهر کلیت فیزیک پیچیده تر می شود زیرا باید در باره تجربیات بیشتر، ذرات بیشتر و چیزهای بیشتری مطالعه کرد ولی باید توجه داشت که در حین این کار، تجربیات ما به نواحی عجیب تری بسط می یابند و هر از چند گاهی موارد مختلف با انسجام با یکدیگر به وحدت می رسند و همه چیز از قبل ساده تر می شود."
ریچارد فاینمن